My Photo
Name:
Location: Iran

Sunday, July 10, 2005

مادر

! ای نوشتن
افسوس که اينقدر دوست داشتنی هستی که نميتونم ولت کنم
و چه دليلی موجه تر از امشب
شايد بعد ازين ديگه ننويسم دوباره ، شايدم آره
ولی
امشب شب منه
شب اون
شب هرکس که میخواد از بغض بترکه
تورو خدا بترک لعنتی ، راحتم کن
آخه اين انصاف نيست که تا اينجام بيای و گير کنی
. . .
.
ميدونم الان بغلم نشستی و داری نوشتنمو نگاه ميکنی
ولی هنوز راهم ندادی تو خونت ، هر دفعه که خواستم بيام به يه بهانه ای سر دوونديم
ولی بالاخره يه روزی ميام
چون ميدونم منتظری
ميام
و اينقدر بغض ميکنم که خسته بشی و خودتو نشون بدی
شايد يه ذره آروم بگيرم

 

<< Home